چاشنی، ادویه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
This salad needs seasoning.
این سالاد نیاز به چاشنی دارد.
Don't forget to sprinkle some seasoning on top before serving.
فراموش نکنید که قبلاز سرو، مقداری ادویه روی آن بپاشید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «seasoning» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/seasoning