آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۷ شهریور ۱۴۰۴

    Seasoning

    ˈsiːznɪŋ ˈsiːznɪŋ

    معنی seasoning | جمله با seasoning

    noun countable uncountable

    چاشنی، ادویه‌

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    This salad needs seasoning.

    این سالاد نیاز به چاشنی دارد.

    Don't forget to sprinkle some seasoning on top before serving.

    فراموش نکنید که قبل‌از سرو، مقداری ادویه‌ روی آن بپاشید.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد seasoning

    1. noun flavoring for food
      Synonyms:
      salt pepper spice sauce relish condiment herb dressing gravy zest pungency

    سوال‌های رایج seasoning

    معنی seasoning به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «seasoning» در زبان فارسی به «چاشنی» یا «ادویه‌کاری» ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی «seasoning» به‌طور کلی به موادی گفته می‌شود که برای بهبود طعم و عطر غذا به آن افزوده می‌شوند. این مواد می‌توانند شامل نمک، فلفل، انواع ادویه‌ها، سبزی‌های خشک یا تازه و حتی ترکیبات پیچیده‌تری همچون سس‌ها باشند. در واقع، «seasoning» نقشی اساسی در آشپزی دارد، زیرا غذا بدون چاشنی هرچند ممکن است از نظر مواد مغذی کامل باشد، اما از نظر طعم و جذابیت حسی ناقص جلوه می‌کند. به همین دلیل، فرهنگ‌های مختلف در سراسر جهان به توسعه و تنوع چاشنی‌ها اهمیت فراوان داده‌اند و هر منطقه بر اساس دسترسی‌های طبیعی و سنت‌های غذایی خود، سبک خاصی از استفاده از چاشنی‌ها را پرورانده است.

    از منظر تاریخی، چاشنی‌ها نه تنها برای طعم‌بخشی به غذا بلکه به‌عنوان راهکاری برای نگهداری طولانی‌تر مواد غذایی نیز به کار می‌رفته‌اند. نمک و برخی ادویه‌ها خاصیت ضدباکتریایی داشته و از فساد زودهنگام گوشت و سبزیجات جلوگیری می‌کرده‌اند. به همین دلیل، تجارت ادویه در قرون گذشته یکی از مهم‌ترین عوامل رشد اقتصادی و حتی تغییرات ژئوپلیتیکی در جهان بود. مسیرهای تجاری پررونق همچون «جاده ادویه» یا «راه ابریشم» سبب گسترش فرهنگ‌های غذایی و انتقال دانش آشپزی میان تمدن‌های مختلف شدند. بدین ترتیب، «seasoning» نه تنها بخشی از آشپزی، بلکه بخشی از تاریخ تمدن انسانی به شمار می‌آید.

    در حوزه‌ی علمی و تغذیه‌ای، «seasoning» علاوه بر اثرگذاری بر طعم، می‌تواند بر سلامت نیز تأثیر بگذارد. برای مثال، مصرف بیش‌ازحد نمک به‌عنوان پرکاربردترین چاشنی جهان می‌تواند خطر ابتلا به فشار خون بالا و بیماری‌های قلبی را افزایش دهد. در مقابل، استفاده‌ی متعادل از چاشنی‌هایی مانند زردچوبه، زنجبیل، سیر یا دارچین، خواص ضدالتهابی و آنتی‌اکسیدانی دارد و می‌تواند به بهبود عملکرد سیستم ایمنی کمک کند. بنابراین، انتخاب و میزان استفاده از چاشنی‌ها در رژیم غذایی باید با دقت و آگاهی انجام گیرد تا علاوه بر لذت، سلامت بدن نیز حفظ شود.

    از نظر فرهنگی، هر ملتی سبک خاصی از «seasoning» را با خود دارد که بخش مهمی از هویت آشپزی آن کشور را می‌سازد. برای نمونه، در آشپزی ایرانی استفاده از زعفران، دارچین و گل‌محمدی رایج است و طعم خاصی به غذاها می‌بخشد. در آشپزی هندی، تنوع ادویه‌ها به اوج خود رسیده و ترکیب‌هایی همچون کاری یا ماسالا نشان‌دهنده‌ی خلاقیت در استفاده از چاشنی‌ها هستند. در آشپزی مدیترانه‌ای نیز گیاهانی چون آویشن، رزماری و ریحان حضوری پررنگ دارند. این گوناگونی، نشان‌دهنده‌ی آن است که «seasoning» چیزی فراتر از یک افزودنی ساده است و به‌نوعی بازتاب‌دهنده‌ی فرهنگ و سبک زندگی ملت‌ها محسوب می‌شود.

    «seasoning» را می‌توان پلی میان تغذیه، فرهنگ، هنر و حتی تاریخ دانست. هر بار که غذایی با چاشنی مناسب آماده می‌شود، نه تنها حس چشایی و بویایی انسان تحریک می‌گردد، بلکه خاطرات، هویت‌ها و سنت‌ها نیز زنده می‌شوند. به همین دلیل، مطالعه‌ی مفهوم «seasoning» صرفاً بررسی یک جزء کوچک از آشپزی نیست، بلکه نگاهی عمیق‌تر به تجربه‌ی انسانی از غذا و لذت زندگی روزمره است.

    ارجاع به لغت seasoning

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «seasoning» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/seasoning

    لغات نزدیک seasoning

    • - seasoned
    • - seasoner
    • - seasoning
    • - seastrand
    • - seat
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.