آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Seasoning

ˈsiːznɪŋ ˈsiːznɪŋ

معنی seasoning | جمله با seasoning

noun countable uncountable

چاشنی، ادویه‌

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

This salad needs seasoning.

این سالاد نیاز به چاشنی دارد.

Don't forget to sprinkle some seasoning on top before serving.

فراموش نکنید که قبل‌از سرو، مقداری ادویه‌ روی آن بپاشید.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد seasoning

  1. noun flavoring for food

سوال‌های رایج seasoning

معنی seasoning به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «seasoning» در زبان فارسی به «چاشنی» یا «ادویه‌کاری» ترجمه می‌شود.

واژه‌ی «seasoning» به‌طور کلی به موادی گفته می‌شود که برای بهبود طعم و عطر غذا به آن افزوده می‌شوند. این مواد می‌توانند شامل نمک، فلفل، انواع ادویه‌ها، سبزی‌های خشک یا تازه و حتی ترکیبات پیچیده‌تری همچون سس‌ها باشند. در واقع، «seasoning» نقشی اساسی در آشپزی دارد، زیرا غذا بدون چاشنی هرچند ممکن است از نظر مواد مغذی کامل باشد، اما از نظر طعم و جذابیت حسی ناقص جلوه می‌کند. به همین دلیل، فرهنگ‌های مختلف در سراسر جهان به توسعه و تنوع چاشنی‌ها اهمیت فراوان داده‌اند و هر منطقه بر اساس دسترسی‌های طبیعی و سنت‌های غذایی خود، سبک خاصی از استفاده از چاشنی‌ها را پرورانده است.

از منظر تاریخی، چاشنی‌ها نه تنها برای طعم‌بخشی به غذا بلکه به‌عنوان راهکاری برای نگهداری طولانی‌تر مواد غذایی نیز به کار می‌رفته‌اند. نمک و برخی ادویه‌ها خاصیت ضدباکتریایی داشته و از فساد زودهنگام گوشت و سبزیجات جلوگیری می‌کرده‌اند. به همین دلیل، تجارت ادویه در قرون گذشته یکی از مهم‌ترین عوامل رشد اقتصادی و حتی تغییرات ژئوپلیتیکی در جهان بود. مسیرهای تجاری پررونق همچون «جاده ادویه» یا «راه ابریشم» سبب گسترش فرهنگ‌های غذایی و انتقال دانش آشپزی میان تمدن‌های مختلف شدند. بدین ترتیب، «seasoning» نه تنها بخشی از آشپزی، بلکه بخشی از تاریخ تمدن انسانی به شمار می‌آید.

در حوزه‌ی علمی و تغذیه‌ای، «seasoning» علاوه بر اثرگذاری بر طعم، می‌تواند بر سلامت نیز تأثیر بگذارد. برای مثال، مصرف بیش‌ازحد نمک به‌عنوان پرکاربردترین چاشنی جهان می‌تواند خطر ابتلا به فشار خون بالا و بیماری‌های قلبی را افزایش دهد. در مقابل، استفاده‌ی متعادل از چاشنی‌هایی مانند زردچوبه، زنجبیل، سیر یا دارچین، خواص ضدالتهابی و آنتی‌اکسیدانی دارد و می‌تواند به بهبود عملکرد سیستم ایمنی کمک کند. بنابراین، انتخاب و میزان استفاده از چاشنی‌ها در رژیم غذایی باید با دقت و آگاهی انجام گیرد تا علاوه بر لذت، سلامت بدن نیز حفظ شود.

از نظر فرهنگی، هر ملتی سبک خاصی از «seasoning» را با خود دارد که بخش مهمی از هویت آشپزی آن کشور را می‌سازد. برای نمونه، در آشپزی ایرانی استفاده از زعفران، دارچین و گل‌محمدی رایج است و طعم خاصی به غذاها می‌بخشد. در آشپزی هندی، تنوع ادویه‌ها به اوج خود رسیده و ترکیب‌هایی همچون کاری یا ماسالا نشان‌دهنده‌ی خلاقیت در استفاده از چاشنی‌ها هستند. در آشپزی مدیترانه‌ای نیز گیاهانی چون آویشن، رزماری و ریحان حضوری پررنگ دارند. این گوناگونی، نشان‌دهنده‌ی آن است که «seasoning» چیزی فراتر از یک افزودنی ساده است و به‌نوعی بازتاب‌دهنده‌ی فرهنگ و سبک زندگی ملت‌ها محسوب می‌شود.

«seasoning» را می‌توان پلی میان تغذیه، فرهنگ، هنر و حتی تاریخ دانست. هر بار که غذایی با چاشنی مناسب آماده می‌شود، نه تنها حس چشایی و بویایی انسان تحریک می‌گردد، بلکه خاطرات، هویت‌ها و سنت‌ها نیز زنده می‌شوند. به همین دلیل، مطالعه‌ی مفهوم «seasoning» صرفاً بررسی یک جزء کوچک از آشپزی نیست، بلکه نگاهی عمیق‌تر به تجربه‌ی انسانی از غذا و لذت زندگی روزمره است.

ارجاع به لغت seasoning

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «seasoning» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/seasoning

لغات نزدیک seasoning

پیشنهاد بهبود معانی