شکل جمع:
condimentsچاشنی (مادهای که به غذا اضافه میشود تا طعم یا عطر آن را بهبود بخشد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They served the hot dogs with a variety of condiments.
آنها هاتداگها را با انواع مختلفی از چاشنیها سرو کردند.
Ketchup is my favorite condiment for fries.
کچاپ چاشنی مورد علاقهی من برای سیبزمینیسرخکرده است.
I always keep a variety of condiments in my fridge.
همیشه در یخچالم انواع مختلفی از چاشنیها را نگه میدارم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «condiment» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/condiment