شکل جمع:
praxesجامعهشناسی عمل یا رفتار مرسوم، عرف، رویه، عادت، خوی
The teachers emphasized the importance of praxis in the classroom.
معلمان بر اهمیت عرف در کلاس تأکید کردند.
Many universities emphasize the importance of praxis in their curriculum.
بسیاری از دانشگاهها بر اهمیت رویه در برنامهی درسی خود تاکید دارند.
عمل (در مقابل تئوری)، اقدام، تمرین، کاربرد عملی، بخش عملی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The professor emphasized the importance of praxis in bridging the gap between theory and practice.
استاد بر اهمیت تمرین در پر کردن شکاف بین تئوری و عمل تاکید کرد.
The course emphasized the importance of praxis in applying learning to real-world situations.
این دوره بر اهمیت بخش عملی در بهکارگیری یادگیری در موقعیتهای دنیای حقیقی تاکید کرد.
Without consistent praxis, athletes cannot reach their full potential.
بدون تمرین مداوم، ورزشکاران نمیتوانند به پتانسیل کامل خود دست یابند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «praxis» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/praxis