Recitation
ˌresɪˈteɪʃn
ˌresɪˈteɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
-
شکل جمع:
recitations
معنی
noun
از برخوانی، از حفظ‌خوانی، بازگو نمودن درس حفظی، شرح، ذکر، بیان، تعریف موضوع
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مترادف و متضاد recitation
-
noun reading to audienceSynonyms: address, appeal, declaiming, delivery, discourse, discoursing, discussion, exercise, holding forth, lecture, monologue, narrating, narration, oration, passage, performance, piece, playing, proclamation, recital, recounting, rehearsal, rendering, report, selection, soliloquizing, speaking, talk, telling
ارجاع به لغت recitation
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «recitation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/recitation
لغات نزدیک recitation
- - recital
- - recitalist
- - recitation
- - recitative
- - recite