فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Enrollment

enˈrolmənt enˈrolmənt
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی enrolment است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
نام‌نویسی، ثبت‌نام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- the enrollment of freshmen
- نام‌نویسی دانشجویان سال اول (= جدیدالورود)
- my enrolment in the cooking class
- ثبت‌نام من در کلاس آشپزی
noun countable
شمار نام‌نویسی‌شدگان، شمار ثبت‌نام‌کنندگان
- What is the enrollment at your school?
- شمار نام‌نویسی‌شدگان در مدرسه شما چقدر است؟
- School enrolments are currently falling.
- در حال حاضر شمار ثبت‌نام‌کنندگان در مدارس رو‌به‌کاهش است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد enrollment

  1. noun registration for membership
    Synonyms:
    entry admission registration entrance listing record induction recruitment engagement subscription enlistment acceptance matriculation accession influx response conscription rally reception student body students

ارجاع به لغت enrollment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enrollment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/enrollment

لغات نزدیک enrollment

پیشنهاد بهبود معانی