با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Enrollment

enˈrolmənt enˈrolmənt
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی enrolment است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
نام‌نویسی، ثبت‌نام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- the enrollment of freshmen
- نام‌نویسی دانشجویان سال اول (= جدیدالورود)
- my enrolment in the cooking class
- ثبت‌نام من در کلاس آشپزی
noun countable
شمار نام‌نویسی‌شدگان، شمار ثبت‌نام‌کنندگان
- What is the enrollment at your school?
- شمار نام‌نویسی‌شدگان در مدرسه شما چقدر است؟
- School enrolments are currently falling.
- در حال حاضر شمار ثبت‌نام‌کنندگان در مدارس رو‌به‌کاهش است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد enrollment

  1. noun registration for membership
    Synonyms: acceptance, accession, admission, conscription, engagement, enlistment, entrance, entry, induction, influx, listing, matriculation, rally, reception, record, recruitment, response, student body, students, subscription

ارجاع به لغت enrollment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enrollment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/enrollment

لغات نزدیک enrollment

پیشنهاد بهبود معانی