فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Matriculation

məˌtrɪkjʊˈleɪʃn̩ məˌtrɪkjʊˈleɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(اجازه) دخول یا نام‌نویسی در دانشگاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد matriculation

  1. noun registration
    Synonyms:
    entry registering enlisting matric
  1. noun instruction
    Synonyms:
    practice drill preparation

ارجاع به لغت matriculation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «matriculation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/matriculation

لغات نزدیک matriculation

پیشنهاد بهبود معانی