با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Matriculate

məˈtrɪkjəleɪt məˈtrɪkjəleɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    matriculated
  • شکل سوم:

    matriculated
  • سوم‌شخص مفرد:

    matriculates
  • وجه وصفی حال:

    matriculating

معنی

noun verb - intransitive adverb
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام‌نویسی کردن، نام‌نویسی کردن، در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن، قبول کردن، پذیرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد matriculate

  1. verb begin, enroll
    Synonyms: enter, join, register, sign up for
    Antonyms: graduate

ارجاع به لغت matriculate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «matriculate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/matriculate

لغات نزدیک matriculate

پیشنهاد بهبود معانی