فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Matriculate

məˈtrɪkjəleɪt məˈtrɪkjəleɪt

گذشته‌ی ساده:

matriculated

شکل سوم:

matriculated

سوم‌شخص مفرد:

matriculates

وجه وصفی حال:

matriculating

معنی

noun verb - intransitive adverb

در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام‌نویسی کردن، نام‌نویسی کردن، در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن، قبول کردن، پذیرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد matriculate

  1. verb begin, enroll
    Synonyms:
    sign up for join enter register
    Antonyms:
    graduate

ارجاع به لغت matriculate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «matriculate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/matriculate

لغات نزدیک matriculate

پیشنهاد بهبود معانی