امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Registration

ˌredʒəˈstreɪʃn ˌredʒəˈstreɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    registrations

معنی

noun countable B1
ثبت، نام‌نویسی، اسم‌نویسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد registration

  1. noun The act of registering
    Synonyms:
    enrollment enrolling signing-up booking certification matriculation filing recording listing cataloging keeping records noting down enrolment stamping authorizing notarization
  1. noun Those who have registered
    Synonyms:
    enrollment turnout registrants voters hotel guests students adjustment matriculants student-body delegation readjustment

لغات هم‌خانواده registration

ارجاع به لغت registration

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «registration» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/registration

لغات نزدیک registration

پیشنهاد بهبود معانی