امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Registrar

    ˈredʒəstrɑːr ˌredʒəˈstrɑː
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      registrars

    معنی

    noun
    ثبت‌کننده، کارمند اداره ثبت، مدیر دروس

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد registrar

    1. noun Someone responsible for keeping records
      Synonyms:
      recorder register receiving clerk registering clerk university administrator record keeper director of admissions admissions officer dean

    ارجاع به لغت registrar

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «registrar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/registrar

    لغات نزدیک registrar

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return