آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Readjustment

riəˈdʒəstmənt ˌriːəˈdʒʌstmənt

معنی readjustment

noun

تنظیم دوباره، باز سامانی، تجدید تعادل

noun

سازگاری مجدد، نوسازگاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
noun

تجدید سازمان مالی (شرکت و غیره)

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد readjustment

  1. noun rearrangement of the financial structure of a corporation

ارجاع به لغت readjustment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «readjustment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/readjustment

لغات نزدیک readjustment

پیشنهاد بهبود معانی