آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Readjustment

riəˈdʒəstmənt ˌriːəˈdʒʌstmənt

معنی readjustment

noun

تنظیم دوباره، باز سامانی، تجدید تعادل

noun

سازگاری مجدد، نوسازگاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun

تجدید سازمان مالی (شرکت و غیره)

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد readjustment

  1. noun rearrangement of the financial structure of a corporation

ارجاع به لغت readjustment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «readjustment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/readjustment

لغات نزدیک readjustment

پیشنهاد بهبود معانی