با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Reconstruction

ˌriːkənˈstrʌkʃn ˌriːkənˈstrʌkʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    reconstructions

معنی

noun C1
تجدید بنا، نوسازی، نمونه مطابق اصل، مدل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reconstruction

  1. noun Recall that is hypothesized to work by storing abstract features which are then used to construct the memory during recall
    Synonyms: rebuilding, restoration, resetting, remodeling, modernization, reorganization, reformation, regeneration, rehabilitation, Reconstruction Period, reconstructive memory, replotting, replanning, reestablishment, remaking

لغات هم‌خانواده reconstruction

ارجاع به لغت reconstruction

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reconstruction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reconstruction

لغات نزدیک reconstruction

پیشنهاد بهبود معانی