شکل جمع:
reconstructionsبازسازی، نوسازی، احیا، بازآفرینی
The government announced a new plan for the reconstruction of the old city center.
دولت برنامهای جدید برای نوسازی مرکز قدیمی شهر اعلام کرد.
After the earthquake, international aid supported the reconstruction of schools and hospitals.
پساز زلزله، کمکهای بینالمللی از بازسازی مدارس و بیمارستانها حمایت کردند.
بازسازی، شبیهسازی، بازآفرینی (واقعه یا اتفاقی خاص)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The novel provides a fictional reconstruction of the painter’s final days.
این رمان بازآفرینی تخیلی از روزهای پایانی زندگی آن نقاش را ارائه میدهد.
Police did a reconstruction of the night of the accident to understand what really happened.
پلیس برای درک آنچه واقعاً اتفاق افتاده بود، صحنهی شب حادثه را بازسازی کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «reconstruction» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reconstruction