امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gumption

ˈɡʌmpʃn ˈɡʌmpʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
ابتکار، عقل سلیم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gumption

  1. noun nerve, initiative
    Synonyms:
    ability acumen astuteness cleverness commonsense discernment enterprise get-up-and-go good sense horse sense industry judgment perspicaciousness perspicacity resourcefulness sagaciousness sagacity savvy sense shrewdness spirit wisdom wit
    Antonyms:
    cowardice naivety

ارجاع به لغت gumption

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gumption» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gumption

لغات نزدیک gumption

پیشنهاد بهبود معانی