امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Gummy Candy

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    gummy candies

توضیحات

همچنین می‌توان از gummy و gummi نیز استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
پاستیل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- She prefers gummy candy over cotton candy.
- او پاستیل را به پشمک ترجیح می‌دهد.
- Gummy candies come in various shapes and flavors.
- پاستیل‌ها شکل‌ها و طعم‌های مختلفی دارند.
- We bought gummy candies to share during the movie.
- ما پاستیل خریدیم تا در طول فیلم با هم بخوریم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gummy candy

  1. noun a chewy gelatin-based candy that is often flavored with fruit

ارجاع به لغت gummy candy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gummy candy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gummy-candy

لغات نزدیک gummy candy

پیشنهاد بهبود معانی