شکل جمع:
pupilsشاگرد، دانشآموز، محصل
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی متوسط
This class has thirty pupils.
این کلاس سی دانشآموز دارد.
The teacher praised her best pupil for his hard work.
معلم از شاگرد ممتازش بهخاطر سختکوشیاش تقدیر کرد.
one of Sa'di's pupils
یکی از شاگردان سعدی
شاگرد، هنرجو (بهویژه در موسیقی و نقاشی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The violinist was proud of his pupils’ progress after months of practice.
نوازندهی ویولن از پیشرفت هنرجویانش پساز ماهها تمرین، احساس افتخار میکرد.
The sculptor trained his pupils in classical techniques.
آن مجسمهساز، شاگردانش را در فنون کلاسیک آموزش داد.
زیستشناسی مردمک (چشم)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی زیستشناسی
Drugs can sometimes cause changes in the size of the pupils.
داروها گاهی میتوانند باعث تغییر در اندازهی مردمکها شوند.
Her pupils widened in surprise when she heard the news.
وقتی خبر را شنید، مردمکهایش از تعجب گشاد شد.
شکل جمع pupil در زبان انگلیسی pupils است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pupil» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pupil