با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sophomore

ˈsɑːfəmɔːr ˈsɒfəmɔː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    sophomores

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
انگلیسی آمریکایی دانشجو یا دانش‌آموز سال دومی
- The sophomore was excited to join the debate team.
- دانشجوی سال دومی برای پیوستن به تیم مناظره هیجان‌زده بود.
- The sophomore had a lot of homework to finish before the weekend.
- دانش‌آموز سال دومی تا آخر هفته تکالیف زیادی داشت که باید تمام می‌کرد.
adjective
دوم، دومی
- The sophomore novel from the author was even better than their debut.
- رمان دوم نویسنده حتی بهتر از اولین رمان آن‌ها بود.
- The sophomore album from the band received rave reviews from critics.
- آلبوم دوم گروه با نقدهای مثبت منتقدان مواجه شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sophomore

  1. noun A second-year undergraduate
    Synonyms: soph, second-year student, lowerclassman, underclassman
  2. adjective Used of the second year in United States high school or college
    Synonyms: second-year

ارجاع به لغت sophomore

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sophomore» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sophomore

لغات نزدیک sophomore

پیشنهاد بهبود معانی