شکل جمع:
sophomoresانگلیسی آمریکایی دانشجو یا دانشآموز سال دومی
The sophomore was excited to join the debate team.
دانشجوی سال دومی برای پیوستن به تیم مناظره هیجانزده بود.
The sophomore had a lot of homework to finish before the weekend.
دانشآموز سال دومی تا آخر هفته تکالیف زیادی داشت که باید تمام میکرد.
دوم، دومی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The sophomore novel from the author was even better than their debut.
رمان دوم نویسنده حتی بهتر از اولین رمان آنها بود.
The sophomore album from the band received rave reviews from critics.
آلبوم دوم گروه با نقدهای مثبت منتقدان مواجه شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sophomore» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sophomore