طبقهی بالا، بهسمت طبقهی بالا
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
Go upstairs and get your coat.
برو طبقهی بالا و کتت را بیار.
She lives in the upstairs apartment.
او در آپارتمان طبقهی بالا زندگی میکند.
an upstairs bedroom
اتاقخواب طبقهی بالا
طبقهی بالا، طبقهی فوقانی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The house has three rooms downstairs and four rooms upstairs.
منزل در طبقهی پایین سه اتاق و در طبقهی بالا چهار اتاق دارد.
The kids are playing in the upstairs.
بچهها در طبقهی بالا بازی میکنند.
I’ll be upstairs if you need me.
اگر به من نیاز داشته باشید، من در طبقهی بالا خواهم بود.
(عامیانه) به شغل بالاتر، ولی کمقدرتتر و کممسئولیتتری ارتقا دادن
(عامیانه) مقام بلندپایه، ولی کمقدرت به کسی دادن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «upstairs» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/upstairs