آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Upstairs

ʌpˈsterz ˌʌpˈsteəz

معنی upstairs | جمله با upstairs

adjective adverb A2

طبقه‌ی بالا، به‌سمت طبقه‌ی بالا

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

Go upstairs and get your coat.

برو طبقه‌ی بالا و کتت را بیار.

She lives in the upstairs apartment.

او در آپارتمان طبقه‌ی بالا زندگی می‌کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

an upstairs bedroom

اتاق‌خواب طبقه‌ی بالا

noun singular

طبقه‌ی بالا، طبقه‌ی فوقانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The house has three rooms downstairs and four rooms upstairs.

منزل در طبقه‌ی پایین سه اتاق و در طبقه‌ی بالا چهار اتاق دارد.

The kids are playing in the upstairs.

بچه‌ها در طبقه‌ی بالا بازی می‌کنند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

I’ll be upstairs if you need me.

اگر به من نیاز داشته باشید، من در طبقه‌ی بالا خواهم بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد upstairs

  1. noun the space in a building between two floors
    Synonyms:
    the upper story the rooms above the ground floor the sleeping apartments the penthouse
  1. adjective on or of upper floors of a building
    Synonyms:
    above overhead upstair on an upper floor up the steps in the upper story
    Antonyms:
  1. adverb on a floor above
    Synonyms:
    on a higher floor up the stairs
    Antonyms:

Idioms

kick upstairs

(عامیانه) به شغل بالاتر، ولی کم‌قدرت‌تر و کم‌مسئولیت‌تری ارتقا دادن

(عامیانه) مقام بلند‌پایه، ولی کم‌قدرت به کسی دادن

سوال‌های رایج upstairs

معنی upstairs به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «upstairs» در زبان فارسی به «بالا» یا «طبقه‌ی بالا» ترجمه می‌شود.

این واژه معمولاً برای اشاره به مکانی که در طبقه‌ی بالاتر از محل فعلی قرار دارد به کار می‌رود و می‌تواند هم به‌عنوان قید و هم به‌عنوان صفت یا اسم استفاده شود. در زبان انگلیسی، کاربرد آن هم در موقعیت‌های رسمی و هم در مکالمات روزمره بسیار رایج است.

در استفاده‌ی مکانی، «upstairs» اغلب به معنای حرکت یا قرار گرفتن در طبقه‌ی بالاتر یک ساختمان است. برای مثال، وقتی گفته می‌شود She went upstairs، منظور این است که فرد به طبقه‌ی بالا رفته است. این واژه می‌تواند بدون ذکر اسم مکان نیز مفهوم کامل را منتقل کند، چرا که جهت و موقعیت را به‌روشنی بیان می‌کند.

در برخی کاربردها، «upstairs» تنها به محل فیزیکی اشاره ندارد، بلکه به‌صورت استعاری هم به‌کار می‌رود. مثلاً عبارت thinking upstairs ممکن است برای اشاره به تفکر عمیق یا استفاده از ذهن به‌صورت غیرمستقیم به کار رود. همچنین، در بعضی فرهنگ‌ها، «upstairs» می‌تواند به اتاق‌های خصوصی خانه یا محل خوابیدن اعضای خانواده اشاره داشته باشد، که جنبه‌ای اجتماعی و فرهنگی به معنای آن می‌بخشد.

از نظر دستوری، این واژه بیشتر نقش قید مکان را بازی می‌کند، اما می‌تواند به‌عنوان اسم نیز ظاهر شود؛ مثلاً در جمله I heard a noise from the upstairs، واژه‌ی «upstairs» نقش اسمی پیدا می‌کند و به بخش بالایی ساختمان اشاره دارد.

در مکالمات روزمره، «upstairs» با افعال حرکتی مانند go, run, walk و come ترکیب می‌شود. علاوه بر این، در برخی بافت‌های ادبی یا طنزآمیز، این کلمه برای اشاره به ذهن یا افکار هم به کار می‌رود، که نشان‌دهنده‌ی انعطاف معنایی آن در زبان انگلیسی است.

ارجاع به لغت upstairs

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «upstairs» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/upstairs

لغات نزدیک upstairs

پیشنهاد بهبود معانی