آخرین به‌روزرسانی:

Upstage

ʌpˈsteɪdʒ ʌpˈsteɪdʒ ʌpˈsteɪdʒ

گذشته‌ی ساده:

upstaged

شکل سوم:

upstaged

سوم‌شخص مفرد:

upstages

وجه وصفی حال:

upstaging

معنی‌ها

verb - transitive adjective adverb

در عقب صحنه‌ی تئاتر

verb - transitive adjective adverb

وابسته به عقب یا بالای صحنه، به‌طرف عقب صحنه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
verb - transitive adjective adverb

(به‌طور غرور‌آمیز) کناره‌گیر، نجوش، متفرعن

verb - transitive adjective adverb

(تئاتر) توجه تماشاچیان را منحصراً به خود معطوف کردن

adverb adjective verb - transitive

توجه دیگران را به خود جلب کردن (و از دیگران منحرف کردن)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد upstage

  1. adjective remote in manner
    Synonyms:
    distant aloof
  1. adverb at or toward the rear of the stage
    Antonyms:
    downstage
  1. adjective of the back half of a stage
    Antonyms:
    downstage
  1. verb
    Synonyms:
    mistreat impose upon draw attention from

سوال‌های رایج upstage

گذشته‌ی ساده upstage چی میشه؟

گذشته‌ی ساده upstage در زبان انگلیسی upstaged است.

شکل سوم upstage چی میشه؟

شکل سوم upstage در زبان انگلیسی upstaged است.

وجه وصفی حال upstage چی میشه؟

وجه وصفی حال upstage در زبان انگلیسی upstaging است.

سوم‌شخص مفرد upstage چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد upstage در زبان انگلیسی upstages است.

ارجاع به لغت upstage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «upstage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/upstage

لغات نزدیک upstage

پیشنهاد بهبود معانی