نوکیسه، تازه به دوران رسیده، آدم متکبر، یکه خوردن، روشن کردن (موتور ماشین و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(Green) an upstart crow beautified with our feathers
کلاغ تازه به دوران رسیدهای که با پرهای ما آذین شده است
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «upstart» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/upstart