گذشتهی ساده:
hatchedشکل سوم:
hatchedسومشخص مفرد:
hatchesوجه وصفی حال:
hatchingشکل جمع:
hatchesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(عامیانه - هنگام مشروبخوری) تاته!، بده بالا!
don't count your chickens before they hatch
جوجه(ها) را آخر پاییز میشمارند
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hatch» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hatch