زاییدن، به دنیا آوردن، وضع حمل کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
After many hours of labor, she finally gave birth.
پساز ساعتها درد زایمان، سرانجام وضع حمل کرد.
The mare gave birth to a foal in the early morning.
مادیان صبح زود کرهاسبی را زایید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «give birth» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/give-birth-to