گذشتهی ساده:
foresawشکل سوم:
foreseenسومشخص مفرد:
foreseesوجه وصفی حال:
foreseeingقبلاً تهیه دیدن، پیشبینی کردن، از پیش دانستن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
in the foreseeable future
در آیندهی قابل پیشبینی
I did not foresee that you would be unkind and fickle
من ندانستم از اول که تو بیمهر و وفایی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «foresee» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/foresee