گذشتهی ساده:
planedشکل سوم:
planedسومشخص مفرد:
planesوجه وصفی حال:
planingشکل جمع:
planesهواپیما
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
I came by plane.
با هواپیما آمدم.
to get on (or board) a plane
سوار هواپیما شدن
The next plane arrives in one hour.
هواپیمای بعدی یک ساعت دیگر وارد میشود.
a passenger plane
هواپیمای مسافری
to get off a plane
از هواپیما پیاده شدن
صفحه، سطح، سطح تراز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an inclined plane
سطح شیبدار
He traced a finger down the plane of fabric.
روی سطح پارچه دستی کشید.
plane wave
موج صفحهای
Let's keep the discussion on a friendly plane.
بیا بحث را در سطح دوستانه نگهداریم.
He is on a different plane of thought.
او در پایهی فکری دیگری قرار دارد.
on a religious plane
از نظر مذهبی
صاف کردن، مسطح کردن
We must plane the path of future generations.
ما باید راه نسلهای آینده را هموار کنیم.
The mountains had been planed clean.
کوهها را کاملاً صاف کرده بودند.
هموار، صاف، مسطح
واژه "plane" در زبان انگلیسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد که در اینجا به بررسی آنها میپردازیم.
معنی اصلی: "plane" به معنای "هواپیما" است. این نوع سفر یکی از سریعترین و راحتترین روشهای جابجایی در مسافتهای طولانی است. هواپیماها انواع مختلفی دارند، از جمله هواپیماهای مسافربری، باربری، جنگی و خصوصی. هواپیماها به دلیل سرعت بالای خود، امکان سفر به نقاط دوردست را در مدت زمان کوتاهی فراهم میآورند.
معنی هندسی: در ریاضیات و هندسه، "plane" به معنای "صفحه" است. صفحه یک سطح دو بعدی است که در آن هر نقطه میتواند با یک جفت مختصات توصیف شود. صفحات در هندسه Euclidean معمولاً به عنوان یک سطح بینهایت در نظر گرفته میشوند که هیچ انحنایی ندارد.
کاربرد در نجوم: در نجوم، "plane" به معنای "صفحه مداری" است. به عنوان مثال، تمامی سیارات در منظومه شمسی تقریباً در یک صفحه مداری حرکت میکنند که به نام "صفحه اکلپتیک" شناخته میشود. این صفحه به دلیل چرخش دیسک گازی و غباری که سیارات از آن شکل گرفتهاند، ایجاد شده است.
استفاده در صنایع چوب: در صنایع چوب، "plane" به ابزاری اشاره دارد که برای صاف کردن یا شکل دادن به سطوح چوبی استفاده میشود. این نوع ابزار به کارگران و نجاران کمک میکند تا سطوح چوبی را هموار و یکنواخت کنند.
نکات جالب:
- در زبان عامیانه، "plane" میتواند به معنای "سطح" یا "موقعیت" نیز باشد. مثلاً میتوان گفت که "ما باید در یک سطح مشترک با هم قرار بگیریم".
- در ادبیات و فلسفه، واژه "plane" میتواند به ابعاد مختلف زندگی یا واقعیت اشاره داشته باشد. مثلاً در برخی متون فلسفی از "سطوح وجود" صحبت میشود که به انواع مختلفی از تجربیات و واقعیتها اشاره دارد.
- در بازیهای ویدئویی و طراحی گرافیکی، "plane" میتواند به سطوح مختلف در محیط بازی اشاره داشته باشد، جایی که شخصیتها و اشیاء در آن حرکت میکنند.
ترکیبات و اصطلاحات: واژه "plane" در ترکیب با واژههای دیگر نیز کاربرد دارد. به عنوان مثال:
- "airplane" به معنای هواپیما
- "flat plane" به معنای صفحه صاف
- "reference plane" به معنای صفحه مرجع در طراحی و مهندسی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «plane» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/plane