فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Rapidity

rəˈpɪdəti rəˈpɪdɪti

شکل جمع:

rapidities

معنی

noun

سرعت، شتاب، تندی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rapidity

  1. noun quickness
    Synonyms:
    speed velocity pace haste hurry swiftness rapidness speediness briskness fleetness dispatch expedition promptness acceleration alacrity promptitude celerity rush gait precipitateness bat
    Antonyms:
    slowness languidity

ارجاع به لغت rapidity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rapidity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rapidity

لغات نزدیک rapidity

پیشنهاد بهبود معانی