فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Rapier

ˈreɪpiər ˈreɪpiə

شکل جمع:

rapiers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

شمشیر دودم

The warrior wielded his rapier with precision and skill.

جنگجو از شمشیر دودم خود با دقت و مهارت استفاده می‌کرد.

He drew his rapier.

شمشیر دودمش را کشید.

adjective

مجازی تیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

He possessed a rapier intelligence that made him a formidable opponent in debates.

او هوش تیزی داشت که او را به حریفی سرسخت در مناظره تبدیل می‌کرد.

The writer had a rapier sense of humor that kept his readers entertained and laughing.

نویسنده حس شوخ‌طبعی تیزی داشت که خوانندگانش را سرگرم می‌کرد و آنان را می‌خنداند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rapier

  1. noun a straight sword with a narrow blade and two edges
    Synonyms:
    blade epee cutlass tuck

ارجاع به لغت rapier

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rapier» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rapier

لغات نزدیک rapier

پیشنهاد بهبود معانی