امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Prepaid

ˌpriːˈpeɪd ˌpriːˈpeɪd
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: pre-paid

مخفف: ppd

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
کسب‌وکار پیش‌پرداخت‌شده، از قبل پرداخت‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- They opted for a prepaid plan to manage their expenses better.
- آن‌ها برای مدیریت بهتر هزینه‌های خود، طرح پیش‌پرداخت‌شده را انتخاب کردند.
- The hotel requires a prepaid reservation.
- هتل نیاز به رزرو از قبل پرداخت‌شده دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prepaid

  1. adjective Used especially of mail; paid in advance
    Synonyms:
    shipped paid with charges paid postpaid settled for

ارجاع به لغت prepaid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prepaid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prepaid

لغات نزدیک prepaid

پیشنهاد بهبود معانی