Postpaid

ˈpoʊstˈpeɪd ˈpəʊstˈpeɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective adverb
مخارج پستی از قبل پرداخت‌شده، پاکت تمبردار یا امانتی که از قبل مخارج پست آن پرداخت می‌شود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد postpaid

  1. adjective Used especially of mail; paid in advance
    Synonyms: prepaid

ارجاع به لغت postpaid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «postpaid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/postpaid

لغات نزدیک postpaid

پیشنهاد بهبود معانی