فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Postpartum

ˌpoʊstˈpɑːrt̬m ˌpəʊstˈpɑːtəm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    (لاتین) پس از وضع حمل
    • - postpartum examination
    • - معاینه‌ی پس از زایمان
    • - a postpartum period of forty days
    • - دوران پس زایمانی به مدت چهل روز
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد postpartum

  1. adjective Occurring immediately after birth
    Synonyms: postnatal
    Antonyms: perinatal, prenatal

ارجاع به لغت postpartum

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «postpartum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/postpartum

لغات نزدیک postpartum

پیشنهاد بهبود معانی