امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Prenatal

ˌpriːˈneɪtl ˌpriːˈneɪtl
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

در انگلیسی بریتانیایی به‌جای prenatal از antenatal استفاده می‌شود.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
انگلیسی آمریکایی پزشکی پیرازایشی، پیش‌از زایمان، قبل‌از تولد، دوران بارداری link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- She attended prenatal classes to prepare for childbirth.
- او برای آماده شدن برای زایمان در کلاس‌های پیش‌از زایمان شرکت کرد.
- The doctor recommended a prenatal check-up every month.
- پزشک توصیه می‌کند که هر ماه یک معاینه‌ی پیش‌از زایمان انجام شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prenatal

  1. adjective Occurring or existing before birth
    Synonyms:
    before birth during pregnancy antepartum fetal antenatal
    Antonyms:
    perinatal postnatal

ارجاع به لغت prenatal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prenatal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prenatal

لغات نزدیک prenatal

پیشنهاد بهبود معانی