آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۳ خرداد ۱۴۰۴

    Ingredient

    ɪnˈɡriːdiənt ɪnˈɡriːdiənt

    شکل جمع:

    ingredients

    معنی ingredient | جمله با ingredient

    noun countable B1

    ماده‌ی اولیه، ماده‌ی لازم

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    The ingredients of this food are...

    مواد اولیه‌ی این غذا عبارت‌اند از: ...

    This liquid has the same ingredients as mother's milk.

    این آبگونه دارای همان ماده‌ی لازمی است که در شیر مادر وجود دارد.

    noun countable B2

    عنصر، عامل، جزء

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    Patience is a crucial ingredient for mastering any skill.

    صبر یک عنصر حیاتی برای تسلط بر هر مهارتی است.

    Trust is an essential ingredient in a strong relationship.

    اعتماد یک جزء ضروری در یک رابطه‌ی مستحکم است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ingredient

    1. noun component of concoction
      Synonyms:
      part piece element factor constituent integral additive making fundamental fixing innards integrant part and parcel
      Antonyms:
      whole

    سوال‌های رایج ingredient

    ingredient به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی ingredient در زبان انگلیسی به معنای «ماده‌ی تشکیل‌دهنده» یا «جزء تشکیل‌دهنده» است و اغلب به موادی اشاره دارد که در تهیه‌ی غذا، دارو، یا ترکیبات مختلف استفاده می‌شوند. معادل فارسی آن معمولاً «ماده اولیه»، «جزء»، یا «ترکیب» است، به‌ویژه زمانی که از ترکیب چند چیز برای ایجاد محصولی جدید صحبت می‌شود.

    در آشپزی، واژه‌ی ingredient کاربردی بسیار گسترده دارد. هر دستور غذایی شامل فهرستی از ingredients است که به کمک آن‌ها غذا تهیه می‌شود. برای مثال، در تهیه‌ی کیک، موادی مانند آرد، شکر، تخم‌مرغ، شیر و بیکینگ‌پودر همگی جزء ingredients به شمار می‌روند. بدون شناخت درست از این مواد و نسبت دقیق آن‌ها، نتیجه‌ی نهایی ممکن است مطلوب نباشد. بنابراین، ingredients در کیفیت و طعم نهایی غذا نقش محوری دارند و توجه به آن‌ها برای هر آشپز حرفه‌ای یا حتی علاقه‌مند، امری حیاتی است.

    اما کاربرد این واژه تنها به آشپزی محدود نمی‌شود. در صنعت داروسازی، هر دارو از چند ingredient فعال و غیرفعال تشکیل شده است. مواد فعال اثر درمانی دارند، در حالی که مواد غیرفعال نقش‌هایی مانند کمک به جذب بهتر یا افزایش پایداری دارو را ایفا می‌کنند. در این حوزه، شفافیت درباره‌ی ingredients اهمیت حیاتی دارد، زیرا حساسیت‌های دارویی یا تداخل‌های احتمالی می‌توانند جان افراد را تهدید کنند.

    در صنایع آرایشی و بهداشتی نیز مصرف‌کنندگان به‌طور قابل توجهی به ترکیبات محصولات توجه می‌کنند. افراد معمولاً برچسب محصولات را بررسی می‌کنند تا از وجود یا عدم وجود ingredients خاصی مانند پارابن، سولفات یا مواد گیاهی آگاه شوند. شرکت‌های تولیدکننده هم با تبلیغ استفاده از natural ingredients یا organic ingredients تلاش می‌کنند اعتماد مشتریان را جلب کنند. در واقع، هر ingredient می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در عملکرد، ایمنی و اثرگذاری محصول داشته باشد.

    فراتر از استفاده‌ی فیزیکی، واژه‌ی ingredient گاهی در مفهوم استعاری نیز به کار می‌رود. برای مثال، در جمله‌ی «اعتماد به نفس یکی از ingredients موفقیت است»، این واژه به یکی از عوامل کلیدی یک وضعیت یا حالت اشاره دارد. در این معنا، ingredient به چیزی فراتر از ماده تبدیل می‌شود و به عنوان بخشی ضروری از یک پدیده‌ی ذهنی یا اجتماعی مطرح می‌شود. این کاربرد گسترده نشان‌دهنده‌ی انعطاف‌پذیری واژه و جایگاه آن در زبان روزمره و تخصصی است.

    شکل جمع ingredient چی میشه؟

    شکل جمع ingredient در زبان انگلیسی ingredients است.

    ارجاع به لغت ingredient

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ingredient» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ingredient

    لغات نزدیک ingredient

    • - ingratitude
    • - ingravescent
    • - ingredient
    • - ingress
    • - ingression
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.