شکل جمع:
ingredientsمادهی اولیه، مادهی لازم
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
The ingredients of this food are...
مواد اولیهی این غذا عبارتاند از: ...
This liquid has the same ingredients as mother's milk.
این آبگونه دارای همان مادهی لازمی است که در شیر مادر وجود دارد.
عنصر، عامل، جزء
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Patience is a crucial ingredient for mastering any skill.
صبر یک عنصر حیاتی برای تسلط بر هر مهارتی است.
Trust is an essential ingredient in a strong relationship.
اعتماد یک جزء ضروری در یک رابطهی مستحکم است.
کلمهی ingredient در زبان انگلیسی به معنای «مادهی تشکیلدهنده» یا «جزء تشکیلدهنده» است و اغلب به موادی اشاره دارد که در تهیهی غذا، دارو، یا ترکیبات مختلف استفاده میشوند. معادل فارسی آن معمولاً «ماده اولیه»، «جزء»، یا «ترکیب» است، بهویژه زمانی که از ترکیب چند چیز برای ایجاد محصولی جدید صحبت میشود.
در آشپزی، واژهی ingredient کاربردی بسیار گسترده دارد. هر دستور غذایی شامل فهرستی از ingredients است که به کمک آنها غذا تهیه میشود. برای مثال، در تهیهی کیک، موادی مانند آرد، شکر، تخممرغ، شیر و بیکینگپودر همگی جزء ingredients به شمار میروند. بدون شناخت درست از این مواد و نسبت دقیق آنها، نتیجهی نهایی ممکن است مطلوب نباشد. بنابراین، ingredients در کیفیت و طعم نهایی غذا نقش محوری دارند و توجه به آنها برای هر آشپز حرفهای یا حتی علاقهمند، امری حیاتی است.
اما کاربرد این واژه تنها به آشپزی محدود نمیشود. در صنعت داروسازی، هر دارو از چند ingredient فعال و غیرفعال تشکیل شده است. مواد فعال اثر درمانی دارند، در حالی که مواد غیرفعال نقشهایی مانند کمک به جذب بهتر یا افزایش پایداری دارو را ایفا میکنند. در این حوزه، شفافیت دربارهی ingredients اهمیت حیاتی دارد، زیرا حساسیتهای دارویی یا تداخلهای احتمالی میتوانند جان افراد را تهدید کنند.
در صنایع آرایشی و بهداشتی نیز مصرفکنندگان بهطور قابل توجهی به ترکیبات محصولات توجه میکنند. افراد معمولاً برچسب محصولات را بررسی میکنند تا از وجود یا عدم وجود ingredients خاصی مانند پارابن، سولفات یا مواد گیاهی آگاه شوند. شرکتهای تولیدکننده هم با تبلیغ استفاده از natural ingredients یا organic ingredients تلاش میکنند اعتماد مشتریان را جلب کنند. در واقع، هر ingredient میتواند نقش تعیینکنندهای در عملکرد، ایمنی و اثرگذاری محصول داشته باشد.
فراتر از استفادهی فیزیکی، واژهی ingredient گاهی در مفهوم استعاری نیز به کار میرود. برای مثال، در جملهی «اعتماد به نفس یکی از ingredients موفقیت است»، این واژه به یکی از عوامل کلیدی یک وضعیت یا حالت اشاره دارد. در این معنا، ingredient به چیزی فراتر از ماده تبدیل میشود و به عنوان بخشی ضروری از یک پدیدهی ذهنی یا اجتماعی مطرح میشود. این کاربرد گسترده نشاندهندهی انعطافپذیری واژه و جایگاه آن در زبان روزمره و تخصصی است.
شکل جمع ingredient در زبان انگلیسی ingredients است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ingredient» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ingredient