با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Ingratitude

ɪnˈɡræt̬ətuːd ɪnˈɡrætɪtjuːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    ناسپاسی، نمک‌ناشناسی، ناشکری، نمک‌به‌حرامی
    • - They proved their ingratitude by killing their kind host.
    • - آنان با کشتن میزبان مهربان خود نمک‌نشناسی خود را ثابت کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ingratitude

  1. noun ungratefulness
    Synonyms: thanklessness, callousness, boorishness, disloyalty, inconsiderateness, thoughtlessness, rudeness, unthankfulness
    Antonyms: gratitude, appreciation, consideration

ارجاع به لغت ingratitude

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ingratitude» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ingratitude

لغات نزدیک ingratitude

پیشنهاد بهبود معانی