قربانی مد
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He's a complete fashion victim, always wearing the latest trends, no matter how ridiculous.
او یک قربانی مد تمام عیار است، همیشه آخرین مدها را می پوشد، مهم نیست چقدر مسخره باشد.
She spends all her money on clothes; she's such a fashion victim.
او تمام پولش را صرف لباس می کند. او واقعا یک قربانی مد است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fashion victim» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fashion-victim