Fashion Victim

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
قربانی مد link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- He's a complete fashion victim, always wearing the latest trends, no matter how ridiculous.
- او یک قربانی مد تمام عیار است، همیشه آخرین مدها را می پوشد، مهم نیست چقدر مسخره باشد.
- She spends all her money on clothes; she's such a fashion victim.
- او تمام پولش را صرف لباس می کند. او واقعا یک قربانی مد است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fashion victim

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fashion victim» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fashion-victim

لغات نزدیک fashion victim

پیشنهاد بهبود معانی