Vestment

ˈvestmənt ˈvestmənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    vestments

معنی

noun
لباس رسمی(کشیش)، لباس رسمی اسقف، لباس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vestment

  1. noun Clothing worn by members of a religious order
    Synonyms: robe, cassock, habit, alb, amice, cincture, clothing, covering, dress, frock, garb, garment, gear, gown, habiliment, hood, orale, stole, tunic, uniform, vesture

ارجاع به لغت vestment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vestment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vestment

لغات نزدیک vestment

پیشنهاد بهبود معانی