با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Gown

ɡaʊn ɡaʊn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    gowned
  • شکل سوم:

    gowned
  • سوم‌شخص مفرد:

    gowns
  • وجه وصفی حال:

    gowning
  • شکل جمع:

    gowns

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive countable
جامه بلند زنانه، روپوش، لباس شب، خرقه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- conflicts between town and gown
- تضادهای بین دانشگاهیان و غیردانشگاهیان
- Gowned professors were standing in front of the line.
- استادان خرقه‌پوش در جلو صف ایستاده بودند.
- Graduation cap and gown can be rented.
- جامه و کلاه مراسم پایان تحصیل را می‌توان کرایه کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gown

  1. noun robe, dress
    Synonyms: clothes, costume, frock, garb, garment, habit

ارجاع به لغت gown

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gown» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gown

لغات نزدیک gown

پیشنهاد بهبود معانی