آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۸ فروردین ۱۴۰۳

    Clothes

    kloʊðz / / kloʊz kləʊðz / / kləʊz

    گذشته‌ی ساده:

    clad

    شکل سوم:

    clad

    وجه وصفی حال:

    clothing

    معنی clothes | جمله با clothes

    noun plural A1

    پوشاک جامه، لباس، ملبوس، رخت، البسه، پوشاک، پوشش

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    She donated her old clothes to charity.

    او لباس‌های قدیمی‌اش را به خیریه اهدا کرد.

    to take off (one's) clothes

    لباس کندن، جامه در آوردن

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    to put on clothes

    لباس پوشیدن (تن کردن)

    noun plural

    وسایل تختخواب (ملافه، پتو و ...)، رختخواب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    His clothes were all over the floor, making a mess.

    رختخوابش روی زمین و به‌هم‌ریخته بود.

    The clothes smelled fresh after being washed.

    روتختی بعداز شستن بوی تمیزی می‌داد.

    noun plural

    پوشاک رخت چرک، لباس کثیف

    It's important to wash your clothes in cold water to prevent shrinking.

    شستن رخت چرک‌ها با آب سرد برای جلوگیری از آب رفتن بسیار مهم است.

    The pile of clothes on the floor needs to be washed.

    انبوه لباس‌های کثیف روی زمین باید شسته شود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد clothes

    1. noun personal attire
      Synonyms:
      wear dress clothing garb apparel outfit gear threads duds togs ensemble costume attire raiment covering things garments accouterment frock habit rigging livery vesture array habiliment trappings wardrobe finery tatters drag sack frippery regalia vestment trousseau drapery panoply get-up sportswear civvies tailleur mufti hand-me-downs full feather sunday best overclothes underclothes vines weeds zoot suit toggery caparison tout ensemble

    Collocations

    clothes basket

    سبدی که لباس‌های کثیف را پیش از شستن در آن جمع می‌کنند.

    clothes-hanger

    چوب‌لباسی، رخت‌آویز

    Idioms

    clothes make the man

    طرز لباس پوشیدن سرشت هر شخص را نشان می‌دهد

    لغات هم‌خانواده clothes

    • noun
      clothes, clothing
    • adjective
      clothed
    • verb - transitive
      clothe

    سوال‌های رایج clothes

    گذشته‌ی ساده clothes چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده clothes در زبان انگلیسی clad است.

    شکل سوم clothes چی میشه؟

    شکل سوم clothes در زبان انگلیسی clad است.

    وجه وصفی حال clothes چی میشه؟

    وجه وصفی حال clothes در زبان انگلیسی clothing است.

    ارجاع به لغت clothes

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «clothes» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/clothes

    لغات نزدیک clothes

    • - clothe
    • - clothed
    • - clothes
    • - clothes basket
    • - clothes make the man
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.