زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Frippery

ˈfrɪpəri ˈfrɪpəri

معنی frippery | جمله با frippery

noun

خرده‌ریز، خرت‌وپرت، چیز کم‌بها، خودنمایی، خودفروشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

She was dressed in harlot's frippery.

او لباس‌های جلف فاحشه‌ها را پوشیده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد frippery

  1. noun waste, nonsense
    Synonyms:
    nonsense toy bauble trinket ornament decoration frill knickknack adornment showiness fanciness gaudiness flashiness ostentation pretentiousness tawdriness fandangle meretriciousness
    Antonyms:
    plainness

ارجاع به لغت frippery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «frippery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frippery

لغات نزدیک frippery

پیشنهاد بهبود معانی