خردهریز، خرتوپرت، چیز کمبها، خودنمایی، خودفروشی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She was dressed in harlot's frippery.
او لباسهای جلف فاحشهها را پوشیده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «frippery» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frippery