شکل جمع:
frisbeesنام تجاری فریزبی، بشقابپرنده (نوعی وسیلهی بازی از یک صفحهی مدوّر لبهدار)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His favorite toy is a bright red Frisbee.
اسباببازی مورد علاقهی او یک فریزبی قرمز روشن است.
The dog eagerly chased the Frisbee across the park.
سگ مشتاقانه بشقابپرنده را در سراسر پارک تعقیب کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «Frisbee» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frisbee