با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Panoply

ˈpænəpli ˈpænəpli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
زره کامل، سلاح کامل، کاملاً مجهز، تجهیزات و آرایش کامل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The attackers' faces were dimmed by a panoply of smoke.
- پوششی از دود چهره‌ی تکاوران را محو کرده بود.
- The forest was in its full panoply of spring foliage.
- جنگل زیب‌جامه‌ی کاملی از شاخ و برگ بهاری را بر تن کرده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد panoply

  1. noun An impressive or ostentatious exhibition
    Synonyms: show, array, display, covering, shield, protection, garb, parade, pomp, spectacle

ارجاع به لغت panoply

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «panoply» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/panoply

لغات نزدیک panoply

پیشنهاد بهبود معانی