شکل جمع:
garmentsجامه، پوشاک، جامهرو، رخت
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
clothe your ideas in a garment of reality.
به فکرهایت جامهی عمل بپوشان.
the green spring garment of our trees
قبای سبز و بهاری درختان ما
He was garmented like a beggar.
مثل یک گدا لباس پوشیده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «garment» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/garment