فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Nasty Habit

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun phrase countable

عادت زشت، عادت ناپسند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Smoking is considered a nasty habit by many health experts.

از نظر بسیاری از کارشناسان سلامت، سیگار کشیدن عادتی ناپسند است.

Chewing gum loudly is considered a nasty habit by some.

جویدن آدامس با صدای بلند از نظر برخی‌ عادت زشتی است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He admitted that procrastination had become a nasty habit in his life.

او اعتراف کرد که اهمال‌کاری به یک عادت بد در زندگی او تبدیل شده است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nasty habit

  1. noun phrase a bad or unpleasant tendency

ارجاع به لغت nasty habit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nasty habit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nasty-habit

لغات نزدیک nasty habit

پیشنهاد بهبود معانی