آدم عوضی، آدم پست، آدم نفرتانگیز، ذات خراب
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He's a nasty piece of work; I wouldn't trust him.
او آدم عوضیای است؛ من به او اعتماد نمیکنم.
She's known as a nasty piece of work in the office.
او در اداره به عنوان یک آدم ذات خراب شناخته می شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «nasty piece of work» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nasty-piece-of-work