آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Parity

ˈpærəti ˈpærəti

معنی parity | جمله با parity

noun

توازن، زوجیت

noun

برابری، تساوی، زوج بودن، تعادل، جفتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Parity must exist between authority and responsibility.

باید میان اختیار و مسئولیت موازنه برقرار باشد.

We must try to achieve parity with our industrial competitors.

باید سعی کنیم با رقبای صنعتی خود هم‌تراز شویم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Everywhere, women are demanding parity with men.

در همه‌جا زن‌ها خواهان برابری با مردها هستند.

parity checking

بررسی هم‌سنگی (توازن)

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد parity

ارجاع به لغت parity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «parity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/parity

لغات نزدیک parity

پیشنهاد بهبود معانی