فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Par

pɑːr pɑː

گذشته‌ی ساده:

parred

شکل سوم:

parred

سوم‌شخص مفرد:

pars

وجه وصفی حال:

parring

شکل جمع:

pars

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective

برابری، تساوی، تعادل، بهای رسمی سهم، برابر کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He bought the stocks at par and sold them above par.

او سهام را به ارزش اسمی آن خرید و بالاتر از ارزش اسمی فروخت.

Hafez and his contemporaries were by no means up on a par.

حافظ و شاعران معاصر او اصلاً هم‌تراز نبودند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

poetry that is above par

شعری که از حد معمول بهتر است

I am not feeling up to par today.

امروز حالم مثل همیشه نیست.

As far as skill goes, these two players are on a par with each other.

از نظر مهارت این دو بازیکن با هم برابرند.

He didn't play up to par.

او به‌خوبی همیشه‌اش بازی نکرد.

Her latest poem is not up to par.

آخرین شعر او به خوبی اشعار دیگر او نیست.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد par

  1. noun average, equilibrium
    Synonyms:
    equality equivalence sameness level norm standard mean median balance parity equal footing criterion model usual adequation coequality equatability equivalency
    Antonyms:
    extreme

Idioms

at par

به بهای اسمی، به همان قیمتی که روی سهم یا ورقه‌ی بهادار ذکر شده

below (or under) par

دارای کسالت، ناخوش، کسل، کمتر از حد معمول

up to par

طبق معمول، مانند همیشه

ارجاع به لغت par

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «par» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/par

لغات نزدیک par

پیشنهاد بهبود معانی