فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Parallelism
American:
ˈpærəlelɪzm
British:
ˈpærəlelɪzm
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
adjective
موازات، برابری، همسانی، مشابهت، ترادف عبارات، اشتراک وجه، تقارن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
lack of parallelism in the bars
فقدان هم‌راستایی در میله‌ها
the parallelism of these two countries' interests
تشابه علایق این دو کشور
مترادف و متضاد parallelism
-
noun the quality or state of being alikeSynonyms:similarity likeness resemblance comparison analogy correspondence uniformity alikeness affinity similitude uniformness
لغات هم‌خانواده parallelism
-
nounparallel, parallelism
-
adjectiveparallel
-
verb - transitiveparallel
ارجاع به لغت parallelism
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «parallelism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/parallelism
لغات نزدیک parallelism
- - parallel tests
- - parallelepiped
- - parallelism
- - parallelogram
- - paralogism