با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Parallelepiped

pærʌleləˈpaɪpɪd ˌpærəleˈlepɪped
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    متوازی‌السطوح، حجم متوازی‌السطوح، منشور متوازی‌السطوح (جمی است شش وجهی که هر یک از این وجوه متوازی الاضلاع بوده و هر دو وجه مقابل متساوی و متوازی باشند و از انواع منشوراست)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد parallelepiped

  1. noun A prism whose bases are parallelograms
    Synonyms: parallelopiped, parallelepipedon, parallelopipedon

ارجاع به لغت parallelepiped

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «parallelepiped» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/parallelepiped

لغات نزدیک parallelepiped

پیشنهاد بهبود معانی