گلولای، سیلت، گل، لای، گلماسه (همراه جریان آب)
The farmer used the silt from the river to enrich the soil in his garden.
کشاورز از گلولای رودخانه برای غنی کردن خاک باغ خود استفاده کرد.
The silt in the river made the water appear murky and brown.
گلولای موجود در رودخانه باعث شد آب کدر و قهوهای به نظر برسد.
They dredged the silt from the bottom of the canal.
گلولای ته آبراه را لایروبی کردند.
با گلولای مسدود شدن، گلولای گرفتن (معمولاً با حرف اضافهی up میآید)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The harbor has silted up.
گلولای بندرگاه را گرفته است.
Without regular maintenance, the irrigation channels quickly silt up, reducing their effectiveness.
بدون تعمیر و نگهداری منظم، کانالهای آبیاری بهسرعت با گلولای مسدود میشوند و اثربخشی آنها کاهش مییابد.
با گلولای مسدود کردن، بستن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «silt» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/silt