فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Manure

məˈnʊr məˈnjʊə

گذشته‌ی ساده:

manured

شکل سوم:

manured

سوم‌شخص مفرد:

manures

وجه وصفی حال:

manuring

شکل جمع:

manures

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive

کود دادن، کود کشاورزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

In China they use human manure.

در چین کود انسانی به‌کار می‌برند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد manure

  1. noun fertilizer
    Synonyms:
    dung excrement droppings compost mulch guano cow chips cowplop buffalo chips meadow muffins maul

ارجاع به لغت manure

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «manure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/manure

لغات نزدیک manure

پیشنهاد بهبود معانی