فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Mulch

mʌltʃ mʌltʃ

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive

کودگیاهی، پهن، کودگیاهی دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

to mulch an orchard

باغ میوه را با لاشبرگ کود دادن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mulch

  1. noun
    Synonyms:
    manure compost litter straw

ارجاع به لغت mulch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mulch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mulch

لغات نزدیک mulch

پیشنهاد بهبود معانی