گذشتهی ساده:
litteredشکل سوم:
litteredسومشخص مفرد:
littersوجه وصفی حال:
litteringشکل جمع:
littersآشغال، زباله
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
After the party, the rooms were full of litter.
بعد از مهمانی اتاقها پر از آشغال بود.
Put your own litter in plastic bags.
زبالههای خودتان را در کیسهی پلاستیک بریزید.
The park was covered in litter after the concert ended.
این پارک پس از پایان کنسرت پوشیده از زباله شد.
جانورشناسی توله (گروهی از حیوانات که همزمان به دنیا میآیند و مادر یکسانی دارند)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a litter of puppies
یک شکم تولهسگ
The mother cat was nursing her litter of kittens.
گربهی مادر به تولههایش شیر میداد.
کاه، علف خشک (به عنوان محل خواب حیوانات)
The farmer gathered a large pile of litter for the cows to sleep on.
آن روستایی تودهی بزرگی از کاه جمع کرد تا گاوها روی آن بخوابند.
The horses lay down on a bed of litter.
اسب ها روی لایهای از علف خشک دراز کشیدند.
خاک توالت (مادهای که در ظرفی گذاشته میشود تا حیوانات خانگی از آن به عنوان توالت استفاده کنند)
cat litter
توالت گربه
The litter for the hamster's cage needs to be replaced weekly.
خاک قفس همستر باید هر هفته عوض شود.
بههمریختن، بههمریخته کردن
His desk was littered with old magazines and letters.
میز کار او با مجلات کهنه و نامه به هم ریخته بود.
The boy littered his clothing all over the floor and went to bed.
پسر لباسهای خود را کف اتاق انداخت و به بستر رفت.
The hallway was littered with cigarette ends and wastepaper.
راهرو پر از ته سیگار و کاغذ باطله بود.
آشغال ریختن
If you litter the streets, you will be fined.
اگر در خیابانها آشغال بریزید، جریمه خواهید شد.
Don't litter!
آشغال نریزید!
تخت روان، محمل، کجاوه
She flung herself onto the litter.
خودش را روی تخت روان انداخت.
The litter was adorned with the finest silks and furs.
محمل با بهترین ابریشمها و خزها تزیین شده بود.
برانکار (برانکارد)
The litter was carried by four strong men.
چهار مرد قوی برانکار را حمل میکردند.
The injured hiker was carefully placed on the litter .
کوهنورد مجروح با احتیاط روی برانکارد قرار گرفت.
لاشبرگ
Rain is absorbed by the litter and then seeps into the soil.
باران توسط لاشبرگ جذب میشود؛ سپس کمکم به خاک نفوذ میکند.
The accumulation of litter can increase the risk of forest fires.
انباشت لاشبرگ میتواند خطر آتشسوزی در جنگلها را افزایش دهد.
زاییدن، تولهزایی کردن، زایمان کردن، به دنیا آوردن
Wolves littered their young in deserted farmhouses.
گرگها در خانههای متروک روستایی زایمان میکردند.
کلمه "litter" در زبان انگلیسی دارای معانی و کاربردهای مختلفی است که در ادامه به شرح آنها و نکات جالب مربوط به این واژه میپردازیم.
معانی و کاربردها
1. زباله و دورریز: یکی از معانی اصلی "litter" به زبالهها و دورریزهایی اشاره دارد که به طور نامناسب در محیط بیرون رها شدهاند. این شامل بستهبندیهای پلاستیکی، قوطیهای نوشیدنی، و هر نوع پسماند دیگری است که در مکانهای عمومی مانند پارکها، خیابانها و سواحل دیده میشود. در بسیاری از کشورها، رها کردن زباله در مکانهای عمومی ممنوع است و برای این کار جریمههایی در نظر گرفته شده است.
2. تودهای از اشیاء: "litter" میتواند به معنای تودهای از اشیاء یا چیزهای پراکنده نیز به کار رود. به عنوان مثال، اگر اتاقی شلوغ و نامرتب باشد، میتوان گفت که اتاق "littered with items" است. این معنا نشاندهنده بینظمی و پراکندگی است.
3. زایمان در حیوانات: در اصطلاحات دامپزشکی، "litter" به گروهی از بچههای یک حیوان، به ویژه در مورد پستانداران، اشاره دارد. به عنوان مثال، یک گربه ممکن است در هر زایمان چندین بچه به دنیا بیاورد که به آنها "litter" میگویند. این واژه در این زمینه معمولاً به تعداد بچهها اشاره دارد.
نکات جالب
- تاریخچه واژه: ریشه کلمه "litter" به زبان فرانسوی و لاتین برمیگردد. در زبان فرانسوی، "lit" به معنای "تخت" است و در گذشته به تودهای از مواد نرم که برای نوزادان یا حیوانات در نظر گرفته میشد، اشاره داشت.
- آثار زیستمحیطی: رها کردن زبالهها یا "littering" یکی از معضلات بزرگ زیستمحیطی است. این عمل میتواند به آلودگی خاک، آب و هوا منجر شود و تأثیرات منفی بر حیات وحش و اکوسیستمها داشته باشد. برای مثال، زبالههای پلاستیکی در اقیانوسها به خطر جدی برای موجودات دریایی تبدیل شده است.
- آموزش و آگاهی: بسیاری از کشورها برنامههای آموزشی برای افزایش آگاهی مردم دربارهی خطرات "littering" و اهمیت حفظ محیطزیست دارند. این برنامهها معمولاً شامل کمپینهای پاکسازی، ترویج بازیافت و کاهش پسماند است.
- قوانین و مجازاتها: در بسیاری از نقاط جهان، قوانین سختی برای جلوگیری از "littering" وجود دارد. افرادی که به این عمل متهم میشوند، ممکن است با جریمههای مالی سنگین مواجه شوند. هدف این قوانین تشویق مردم به حفظ پاکیزگی محیطزیست و مسئولیتپذیری در قبال زبالههای خود است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «litter» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/litter