آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۴ خرداد ۱۴۰۳

    Slush

    slʌʃ slʌʃ

    گذشته‌ی ساده:

    slushed

    شکل سوم:

    slushed

    سوم‌شخص مفرد:

    slushes

    وجه وصفی حال:

    slushing

    معنی slush | جمله با slush

    noun uncountable

    گل‌وشل، برفابه، برف آبکی، برف نیمه‌آب‌شده

    We slushed through the field.

    از میان برفابه‌ی مزرعه رد شدیم.

    The sun turned the snow into slush.

    خورشید برف‌ها را آبکی کرد.

    noun countable uncountable

    انگلیسی آمریکایی یخ‌دربهشت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    I love sipping on a refreshing slush on a hot summer day.

    من عاشق نوشیدن یخ‌دربهشتی خنک در یک روز گرم تابستان هستم.

    I added a splash of fruit juice to my slush to give it an extra burst of flavor.

    من مقداری آب‌میوه به یخ‌دربهشت اضافه کردم تا طعم بیشتری به آن بدهم.

    noun uncountable

    (نوشته یا بیان) احساسی، عاشقانه

    The poet's words were nothing but slush, lacking substance.

    سخنان شاعر چیزی جز بیان عاشقانه و بی‌محتوا نبود.

    The speaker's words dripped with slush.

    از کلام گوینده بیان احساسی می‌چکید.

    noun uncountable

    لجن، گل‌ولای، باتلاق

    I slipped and fell in the slush while walking home from work.

    درحالی‌که از محل کار به خانه می‌رفتم، لیز خوردم و در گل‌ولای افتادم.

    Be careful not to slip on the slush outside.

    مواظب باشید روی لجن‌های بیرون لیز نخورید.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد slush

    1. noun a viscous, usually offensively dirty substance
      Synonyms:
      mud sludge muck ooze slime slop mire refuse pulp slosh ice snow melting snow sluice drivel drenching
    1. verb to soil with mud
      Synonyms:
      muddy mud splash slosh mire bemire slosh around splosh slush around muck

    سوال‌های رایج slush

    گذشته‌ی ساده slush چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده slush در زبان انگلیسی slushed است.

    شکل سوم slush چی میشه؟

    شکل سوم slush در زبان انگلیسی slushed است.

    وجه وصفی حال slush چی میشه؟

    وجه وصفی حال slush در زبان انگلیسی slushing است.

    سوم‌شخص مفرد slush چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد slush در زبان انگلیسی slushes است.

    ارجاع به لغت slush

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «slush» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/slush

    لغات نزدیک slush

    • - slurp
    • - slurry
    • - slush
    • - slush fund
    • - slut
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    oleate safecracker fluffy gutter press dislikable by default misogynistic miss the boat moisturize molasses monetary monetization moon over more or less motherless مبدأ غلط منشا گذاشتن سطل خوراک خوراکی بشقاب صبر صبور گزند دنبال کردن منظور مغازه صبح
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.