شکل جمع:
slurriesدوغاب
The construction workers mixed the slurry of cement and water to create a strong foundation for the building.
کارگران ساختمانی دوغاب سیمان و آب را مخلوط کردند تا فونداسیون محکمی برای ساختمان ایجاد کنند.
The farmer spread the slurry of manure and water onto his fields to fertilize the soil.
کشاورز دوغاب کود و آب را در مزارع خود پاشید تا خاک را بارور کند.
تبدیل به دوغاب کردن، دوغاب درست کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The engineer slurred the clay and water.
مهندس خاک رس و آب را تبدیل به دوغاب کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «slurry» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/slurry