فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Slurry

ˈslɜːri ˈslʌri

شکل جمع:

slurries

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

دوغاب

The construction workers mixed the slurry of cement and water to create a strong foundation for the building.

کارگران ساختمانی دوغاب سیمان و آب را مخلوط کردند تا فونداسیون محکمی برای ساختمان ایجاد کنند.

The farmer spread the slurry of manure and water onto his fields to fertilize the soil.

کشاورز دوغاب کود و آب را در مزارع خود پاشید تا خاک را بارور کند.

verb - transitive

تبدیل به دوغاب کردن، دوغاب درست کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The engineer slurred the clay and water.

مهندس خاک رس و آب را تبدیل به دوغاب کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت slurry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slurry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/slurry

لغات نزدیک slurry

پیشنهاد بهبود معانی